خبر اومد زمستون داره می ره
سکوت از شهر تیره پر می گیره
نگا کن! پای آزادی این خاک
داره قشنگترین گلا می میره
خبر اومد که مردم تو خیابون
تموم عاشقا جمعن تو میدون
خبر اومد ندا غلتیده در خون
نذاره جون بده آزادی آسون
خبر اومد که سینه ش سرخه خرداد
تموم شهر پر از آتیش و فریاد
خبر اومد که خون شد قلب سهراب
ترانه رو سوزونده دست بیداد
ببار ای آسمون بر این شب تار
که عاشقا رو می بندن به رگبار
جواب حق ما سرب و گلوله س
ولی جنگل نمی میره تبردار
پی نوشت: روزی چند بار این ترانه رو - که نمی دونم سراینده ش کیه - گوش می دم و هر بار انگار بار اوله که می شنومش. مو به تنم راست می شه و اشک بی هوا سرازیر می شه از چشمام.
اونچه در دل ما زنده س و موجب ترسشون می شه، امیده. امید!
بله! جنگل نمی میره تبردار!
پی نوشت ویرایشی: مصطفی تاجزاده آزاد شد. بدون پرداخت وثیقه!!!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
چه زود گذشت و چه سخت... یک سالش گذشت و ما هنوز شعار می دیم.
بله شايد جنگل نميره!
سلام بهار یم یاد و همه جا به رنگ سبز در خواهد آمد و کسی نمی تواند مانع این تحول عظیم بشود
ارسال یک نظر