امروز عاشوراست. اسطوره ی حماسی اش وصف حال امروز ایران است. با این تفاوت که تهران، کوفه نیست.
چند ماه پیش مردم ایران با مردی از سلاله ی حسین به شیوه ی نوین بیعت کردند؛ نه که فرزند حسین بود، که از آزادی گفت و آزادگی و آنچه مردم این دیار، قرنهاست تشنه ی آنند. و امروز می آیند که پای آن بیعت بایستند.
دیروز تهران تاسوعای متفاوتی داشت. جز صدای محو طبل و سنج که انگار از خاطره ی سالهای گذشته ی این شهر بر می خاست، سکوت بود. سکوت و سرمای روزهای آغازین زمستان.
دیشب فرزند دیگر حسین در حسینه ی جماران می خواست از عاشورا بگوید و حسین و یارانش. پاسخش، خشونت بود و بعد همه ی شهر پر شد از مردان زره پوش زورمداران اندک.
حسین، اسطوره ی آزادیخواهی ست و شهادت در فرهنگ مردم ایران. شهادت، در راه آزادی.
می بینید؟ این مردم برای شهادت در راه آزادی، اسطوره دارند؛ نمی توانند کوفی باشند.
امروز می روم برای ارج نهادن به این روز بزرگ، با هر چه عشق که در دل دارم و با دو طفلانم.
امروز می رویم.
امروز در تهران واقعه ی کربلا بازسازی می شود؟ کاش نشود!از خشونت بیزام و از بردگی.
۱۳۸۸ دی ۵, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر